1. خانه
  2. >
  3. بلاگ
  4. >
  5. رشد و توسعه فردی
  6. >
  7. پنج سبک مدیریت که...

پنج سبک مدیریت که همه مدیران باید بشناسند

به این مطلب امتیاز دهید

به واسطه‌ی سبک‌ مدیریتی است که سمت و سو مشخص می‌شود، طرح‌ها اجرا می‌شوند و افراد انگیزه پیدا می‌کنند. نخستین مطالعات درباره‌ی سبک‌های مدیریتی، در ۱۹۳۹ توسط کرت لوین (Kurt Lewin) انجام شد. این روان‌شناس آمریکایی-آلمانی، سبک‌های مدیریتی متفاوت را شناسایی کرد.
از میان بسیاری از این سبک‌ها که توسط استادان مدیریت به رسمیت شناخته شده‌اند، تعدادی از آنها در طول زمان بهبود یافته‌اند. برخی مدیران، تنها یک سبک خاص را به کار می‌گیرند، در حالی که برخی دیگر، متناسب با شرایط و موقعیت، سبک مناسب را انتخاب می‌کنند. این سبک‌ها تنها مخصوص مدیران رده‌بالا نیست، بلکه دیگر افراد نیز می‌توانند این رویکردها را در زندگی شخصی خود به کار بگیرند.
در ادامه شما را با ۵ سبک مدیریتی آشنا می‌کنیم که همه مدیران در دنیای کسب‌وکار باید با آنها آشنا باشد.

عدم مداخله

برگرفته از واژه‌ی فرانسوی «Laissez-faire» به معنی «رها کنید»، یک سبک مدیریتی است که طی آن، مدیر کنار می‌ایستد و تصمیم‌گیری را به عهده‌ی اعضای گروهش می‌گذارد. به عقیده‌ی مدیران طرفدار این سبک، کلید موفقیت، پرورش یک تیم قوی و سپس واگذاری کارها به آنها است.
از معروف‌ترین مدیران این سبک می‌توان به اندرو ملون (Andrew Mellon) (رئیس سابق خزانه‌داری آمریکا)، رونالد ریگان (رئیس جمهور پیشین آمریکا) و وارن بافِت (مدیرعامل برکشایر هاتاوی) اشاره کرد.

ویژگی‌های سبک مدیریتی «عدم مداخله»

  • آزادی کامل کارکنان در تصمیم‌گیری
  • از اعضای گروه انتظار می‌رود که مشکلات را خودشان رفع کنند
  • با وجود واگذاری اختیار به پیروان، مدیر، مسئولیت تصمیم‌ها و اقدامات آنها را به عهده می‌گیرد؛ امری که بسیار حیاتی است

برای موفقیت در این سبک، لازم است مدیران به این موارد توجه کنند:

  • بررسی عملکرد گروه
  • به کارگیری افراد با تجربه و تحصیلات بالا
  • تربیت اعضا مانند یک مبتکر باانگیزه

مدیریت دستوری

مدیران پیرو این سبک مدیریت، روش کار را توضیح می‌دهند و سپس نظارت می‌کنند تا افراد حتما به مقصود مورد نظر برسند. مدیران دستوری، علاقه‌مند هستند سریع به نتیجه برسند. آنها سعی می‌کنند با یادآوری عواقب منفی قصور در کار، به افراد انگیزه بدهند. این سبک مدیریتی می‌تواند برای محیط‌های دارای شغل‌های غیرتخصصی، جایی که نظارتِ بیشتر برای جلوگیری از ابهام لازم است، مناسب باشد.
از مدیران معروف طرفدار این سبک می‌توان به ژوزف استالین (رهبر پیشین اتحاد جماهیر شوروی)، استیو جابز و محمود احمدی‌نژاد اشاره کرد.

ویژگی‌های سبک مدیریت دستوری

  • تعیین استانداردهای انجام کار و روشن کردن قوانین و دستورات برای زیردستان
  • بررسی معیارها، زمان، نقش افراد، وظایف و مشخص کردن کارهای جنبی برای رسیدن به هدف
  • دستور دادن موجب قطعیت و جلوگیری از اتلاف وقت می‌شود

برای موفقیت در این سبک، لازم است رهبران به این موارد توجه کنند:

  • ساده‌سازی مسیر به گونه‌ای که زیردستان از مسیر حرکت آگاه باشند
  • حذف محدودیت‌هایی که مانع رسیدن افراد به مقصد می‌شود
  • افزایش پاداش‌ در طول مسیر

 

مدیریت انگیزشی

این سبک مدیریت به معنای مهارت تقویت افراد و دادن انگیزه به آنها است به گونه‌ای وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهند. مدیران انگیزشی توجه ویژه‌ای به خلق محیطی امن و قابل‌ اعتماد دارند. بر اساس اصول پایه‌ای مدیریت انگیزشی، مدیر باید اخلاق‌مدار باشد، ایده‌هایی روشن و روابطی قابل‌اتکا داشته باشد، کار گروهی را تشویق و انرژی مثبت را منتشر کند. به عنوان مدیر، وظیفه‌ی شماست که موانعی را که موجب کاهش انگیزه‌ی افراد می‌شوند، رفع کنید و از بعد روانشناختی چنان اثری روی افراد بگذارید که تا رسیدن به مقصد دست از تلاش برندارند.
از مدیران انگیزشی شناخته‌شده، می توان به آیزاک پرلموتر (Isaac Perlmutter) (مدیرعامل مارول انترتینمینت)، دَن هِس (Dan Hesse) (مدیرعامل اسپرینت کورپوریشن) و ریچارد تیرلینک (Richard Teerlink) (مدیرعامل پیشین هارلی دیویدسون) اشاره کرد.

ویژگی‌های مدیر انگیزشی

  • آمادگی، حضور همیشگی و توانایی‌های اداراکی
  • ایجاد و حفظ محیط کاری سازنده، متعهد و خلاق
  • کارشناس در انتخاب واژه‌ها برای سخن گفتن و نیز درک زبان بدن. با دقت گوش دادن بسیار مؤثر است.

مدیر انگیزشی برای موفقیت باید نکات زیر را مد نظر قرار دهد:

  • شنونده‌ای خوب و در حل مشکلات ماهر باشد
  • بر مبنای تجربه و قابلیت‌ها رهبری کند و نه بر اساس نام و مقام
  • با سیاست‌مداری به تیمش انرژی ببخشد

مدیریت پیشرو

مدیر پیشرو سرعت سازمان را تعیین می‌کند، مانند دوی دسته‌جمعی. او برای افراد، اهداف و چالش‌های جذاب ایجاد می‌کند، انتظار بهترین را دارد و اغلب این را بیان می‌کند. او افرادی را که عملکرد ضعیفی دارند شناسایی کرده و از آنها می‌خواهد بیشتر تلاش کنند. اگر لازم باشد خود وارد عمل شده و کنترل اوضاع را در اختیار می‌گیرد. این رهبران تمایل چندانی به راهنمایی کردن نداشته و انتظار دارند افراد خود، مسیر درست را تشخیص دهند.
از مدیران معروف این سبک می‌توان به جک ولش (مدیر اجرایی مؤسسه‌ی مدیریتی جک ولش)، ایلان ماسک (Elon Musk) (مدیرعامل تسلا) و جف بزوس (مدیرعامل آمازون) اشاره کرد.

ویژگی‌های مدیر پیشرو

  • استوار و القاگر فوریت
  • خواهان انجام سریع‌تر کارها با ایجاد چالش‌های دشوار و اهداف جذاب
  • داشتن استاندارد بالای عملکرد و تحمل نکردن عملکرد ضعیف برای مدت طولانی

مدیران پیشرو برای موفقیت باید موارد زیر را در نظر بگیرند:

  • شناسایی سریع افرادی که هماهنگ و مطابق با انتظارات پیش نمی‌روند
  • به کارکنان، زیاد بازخورد مثبت ندهند

مدیریت پیونددهنده

مدیر پیونددهنده با خلق پیوند احساسی، وابستگی و تعلق به سازمان را به افراد القا می‌کند. اگر این سبک را در یک جمله خلاصه کنیم، باید گفت سبکی است که در آن «افراد در اولویت هستند». هنگامی که اعضای تیم نیاز به بهبودی از یک واقعه دارند، یا زمانی که لازم است اعتماد از دست رفته دوباره احیا شود، این سبک مدیریتی، بهترین است. اما این سبک را نباید به تنهایی به کار برد زیرا تکیه‌ی محض بر تشویق و تمجید، موجب ضعف عملکرد و کمبود هدایت‌گری شود.
از مدیران معروف این سبک می‌توان به جو تور (Joe Torre ) (مدیر پیشین تیم نیویورک یانکیز) و نلسون ماندلا اشاره کرد.

ویژگی‌های مدیر پیونددهنده

  • توانایی محول کردن کارها
  • یافتن نکات مثبت در دشواری‌ها که به کارکنان امید می‌دهد

مدیران پیونددهنده برای موفقیت باید موارد زیر را در نظر بگیرند:

  • حفظ خشنودی پیروان و ایجاد هماهنگی میان آنها
  • ایجاد اعتماد میان اعضا با استفاده از مزایای فضای نوآوری و عملکرد بالا

با تغییرات پیوسته‌ی روش‌های کاری و انتظارات نیروی کار جوان، وجود چنین رهبرانی بسیار ضروری است. اما جاذبه‌ی دیگر سبک‌های مدیریتی به هیچ روی از بین نرفته است. در این بازار غیرقابل پیش‌بینی، مدیران باید هشیارتر باشند و بتوانند خود را با سبک‌های مختلف مدیریتی و متناسب با موقعیت‌های مختلف وفق دهند.

دیدگاه خود را بنویسید

معادله ی امنیتی *